از خاموشیم کار رسیده است به جان/فریاد,که خاموشی مرا خواهد کشت...
کف دستانش چیزی میدرخشید.
یک احساس آبی
دستانش را به سمت دخترک دراز کرد:بیا,تمامش ازآن توست
دل دخترک فرو ریخت....همچون ریزش آبشار
و جنگل چشم هایش درخشید
چشمانش مشرق شد....
صبح در آنها طلوع کرد.....و در قلبش نیز هم.
دستش را دراز کرد
و احساس آبی را در دستان پسر لمس کرد
احساس آبی دریا شد........
نظرات شما عزیزان:
salam nastaran az bachehaye netiran hastam omadam ta begam vaghan karet alie ham profailet to net ghashange va ham vebet khoshhal misham be veb manam sar bezani
قشنگ بود...
مثل احساس قشنگی که تو این صفحه بهم دست میده.gif)
با لبخند اومدم
با لبخند هم میرم...
مثل احساس قشنگی که تو این صفحه بهم دست میده
.gif)
با لبخند اومدم
با لبخند هم میرم...
hanie 

ساعت12:52---13 ارديبهشت 1390
dokhtarak in hame kar kard bejash dars mikhund tak raghami mishoda.gif)
.gif)
نوشته شده در دو شنبه 12 ارديبهشت 1390برچسب:my heart, ساعت
16:42 توسط nastaran|
آخرين مطالب
Design By : Pichak |